جشن سیسمونی
خوب بالاخره ما همه خریدهای گل پسر رو انجام دادیم و روز جشن فرا رسید . خوب بالاخره ما همه خریدهای گل پسر رو انجام دادیم و روز جشن فرا رسید . بخاطر اینکه بابا ایمان باید صبح شنبه یعنی 94/03/16 چالوس باشه و باید وقت داشته باشه تا وسایلهای اتاقتو بچینه ما تصمیم گرفتیم جشن رو روز سه شنبه یعنی شب نیمه شعبان94/03/12 برگزار کنیم بابا ایمان که واقعا خیلی خسته شد و تا لحظه آخر داشت زحمت میکشید. و از صبح جشن هم خاله بانو، خاله خدیجه، خاله مریم ، هر دوتا مادربزرگات و خاله سعیده و خاله سارا همه و همه خیلی زحمت کشیدن. واقعا دستشون درد نکنه. ایشاله بتونیم بعدا تو شادیهاشون جبران کنیم. من ساعت 1ظهر رفتم آرایشگاه تا بعنوان مامان یه ...
نویسنده :
مامان و بابای نی نی
14:03