اولین حرکتهای پسرم
سلام نفس مامان
وای که چه حس خوبیه وقتی میگم پسرم. احساس میکنم چقدر زیباست که یکی از وجود تو ساخته بشه و تماما به تو تعلق داره و تو بتونی با ابهت تموم بگی پسرم. ایشاله که عزیزم همیشه همینطوری با ابهت بمونی و باعث افتخار من و بابایی بشی.
یادم رفت واسه چی این پست رو گذاشتم. اینو گذاشتم تا بگم اولین تکونهای تو گل پسرم رو کی احساس کردم
البته باید یگم که تکون هنوز اونجوری نیست که تو بتونی قشنگ حرکت کنی اگر هم حرکت شدید داری من نمیتونم هنوز احساس کنم چون هنوز زوده. حرکتهات الان میشه گفت تقریبا مثل ترکیدنه بادکنکه. هه هه هه هه
اولین باری که این حسو تجربه کردم دو رورز پیش یعنی 16/12/93 بود. اولش فکر کردم یه روند طبیعی تو شکمم هست اما بعد که هی تکرار شد فهمیدم که بعله آقا پسرم داره خودنمایی میکنه. هی میگه مامان منم هستم بهم توجه کن. ولی هر چی بود خیلی حس خوبیه. و از اونروز اون حس ادامه دراه روز ی چند بار. مامان جون معلومه خیلی شیطونی. هی داری وول میخوریقربونت برم اشکال نداره تو اون تو شیطونی کن، منم ذوقت میکنم